آنچه از این هیرو می دانیم :
هر یک از پیروان جوان به راسته دزون باید یک سری مراسم را قبل از تبدیل شدن به یک کشیش سایه انجام دهد. مراسم پایانی، آیین سایهها، یک سفر معنوی دلخراش در قلمرو نوتل است، حوزهای غیرقابل پیشبینی که همه بازدیدکنندگان از آن باز نمیگردند. از بین کسانی که این کار را می کنند، برخی دیوانه برمی گردند. برخی دیگر با استعدادهای عجیب برمی گردند. اما همه کسانی که به آنجا می روند با تجربیات خود تغییر می کنند.
دازل به دلیل نیاز به روشنگری، جوانترین فرد قبیله خود بود که تا به حال درخواست این مراسم مقدس را کرده بود. در ابتدا دستور او را رد کرد و گفت که او خیلی جوان است. اما Dazzle نباید منصرف شود. بزرگترها با احساس چیز خاصی در دانشآموز جوان سرسخت، تسلیم شدند. دازل معجون مقدس را نوشید و کنار آتش نشست در حالی که بقیه قبیله او در طول شب می رقصیدند.
در این بعد اثیری قلمرو نوتل، ویژگیهای نور و تاریکی معکوس شدهاند. بنابراین نور شفابخش درخشان او که برای چشم ما زیباست، در واقع نوعی شرارت شوم است. و تاریک ترین کارها در درخششی خیره کننده انجام می شود. شهود بزرگان پیشگویانه بود: دازل به عنوان یک کشیش سایه به قوم خود بازگشت که تا به حال دیده نشده بود، با قدرت شفا دادن و همچنین نابود کردن. اکنون او از هدیه خود برای از بین بردن دشمنان و اصلاح دوستانش استفاده می کند.