آنچه از این هیرو می دانیم :
اگرچه زوال میستوود و تکامل آن از گسترهای بتنگر به وحشی مملو از مرگ، فرآیندی آهسته و جادوگر بود، اکثر محققان معتقدند که آغاز واقعی پایان با ورود بینبعدی هیولای اولیه مشخص شده است.
موجودی که از هر احساسی به جز گرسنگی و درد بیرون آمده بود، ادوار قتل عام جانور اولیه را به شکارچی راس در سیاره ای پر از وحشت خشونت آمیز شکل داد. هیولا که به شدت توسط اربابان بالقوه با امیدهای شکست خورده برای کنترل او تبعید شده بود، به دنیای جدیدی پرتاب شد - دنیایی که در آن میتوانست از یک درنده گرسنه صرف به یک ماشین کشتار مهاجم صعود کند که هیچ چیزی نمیتوانست سر راه او قرار گیرد.
برای هزاران سال، میستوود به عنوان زمین کوبنده عظیم برای بازی مخرب هیولا عمل می کرد - و حتی جانوران ترسناک دورانا که برای میان وعده های خوشمزه ساخته می شدند. در واقع، هیچ رقیبی برای قلمرو هیولا وجود نداشت، فقط آزارهای جزئی. تا اینکه یکی از این دلخوری های کوچک از حقه های زشت استفاده کرد تا جانور غیرقابل توقف را در گلیپنیر به دام بیندازد.
اگر قدرتهای غیرقابل پیشبینی دستگاه Continuum نبود، او ممکن بود تا ابد رام باقی بماند. اکنون، که از گلیپنیر و والت، دورتر از میستوود، و بسیار نزدیک به سرزمینهای مسکونی، رهایی یافته است، هیولا پوزه خود را به سوی کشتارهای جدید و لذتهای ویرانی وحشیانه میکشد - و آتشهای ناچیز تمدن کمک چندانی به حفظ این بیسواد نخواهد کرد. هیولا در خلیج