آنچه از این هیرو می دانیم :
کاردل شارپی در اعماق کوههای Knollen متولد شد، جایی که از زمانهای بسیار قدیم، Keen Folk با شکار تندروهای عجیب و غریب ساکن صخرهها در بالای روستای خود، تیراندازی به آنها از فاصله دور و جمعآوری لاشههایی که در آن سقوط کردهاند، زنده ماندهاند. شارپی یکی از بهترین این مشتاقان کوهستانی عجیب بود که سلاح های پرتابه جز زائده دیگری برای اوست و شلیک کردن به همان اندازه طبیعی است که لمس کردن.
شارپی در روز احضارش، زمانی که قرار بود در دهکدهاش جایگاه کاملی پیدا کند، آزمایش باستانی را انجام داد: یک شلیک از کف دره برای اصابت یک جانور از صخرهها به پایین. از دست دادن به معنای آبروریزی بود. شارپی در حالی که تمام دهکده اش در حال بیداری ایستاده بود، شلیک کرد. یک شیب دار سقوط کرد. جمعیت تشویق کردند. اما هنگامی که لاشه جمع آوری شد، روستا ساکت شد، زیرا بزرگان متوجه شدند که گلوله چشم پر زرق و برق مرکزی آن را سوراخ کرده است و سپس به فک پایین فرو رفته است. این نشانه شوم به معنای واقعی کلمه آغاز یک پیشگویی تاریک بود که هم عظمت و هم تبعید را برای مرد مسلحی که چنین شلیک کرد را پیش بینی می کرد. بنابراین، شارپی تکتیرانداز، با مهارت خود، محکوم شد که راه خود را جدا از مردمش باز کند - و تا زمانی که با دستیابی به قد افسانهای در میدان نبرد، باقیمانده پیشگویی را محقق نکند.